سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایل و عشقِِِِِِ کوچ

با درد خود بساز چندانکه با تو بسازد . [نهج البلاغه]

نوشته :   جواد اسلامی  

ساختار سیاسی ایل باصری(2) سه شنبه 85 شهریور 28  10:53 عصر

ساختار سیاسی و اجتماعی  ایل باصری(2)

از دیگر عواملی که در این گونه دگرگونیهای نقشی اساسی را بازی کرد دسترسی جوانان ایل به مدارس عشایری بود که زمینه رشد علمی و فرهنگی این جوانان را فراهم آورده و بسیاری از آنان موفق شدند پس از طی تحصیلات عالیه در راس امور اداری و اقتصادی و سیاسی کشور قرار گیرند .

با توجه به این امکانات،جوانانی که در نظام سنتی ایل قادر به رقابت با قشر حاکم نبودند.فرصت یافتند که در محیط جدید با تکیه بر توانایی های هوشی و تحصیلی گاه گوی سبقت را از خان زاده ها نیزربوده  و در نتیجه کسب تحصیل در پستهای حساس و کلیدی به کار گرفته شوند.

تابعیت و فرمانبرداری از کلانتران و خوانین از دیر باز در بین ایالتی ها بصورت سنتی جا خوش کرده و در راستای همین امر مردم خود را موظف به تابعیت از قدرتهای در راس کار می دانستند .از آنجا که عشایر در جهت بر آوردن نیازهای خویش از جمله مراتع و علوفه پیوسته با ایلات همجوار در گیری و مخاصمه داشتند، تابعیت از یک رهبر و فرمانروا را امری لازم وضروری در جهت بقای ایل می دانستند .زیرا کوچکترین ضعف زمینه یورش ایلات همجوار را هموار کرده و همین امر می توانست باعث فرو پاشی ایل شده و هستی آنان را در معرض نابودی قرار دهد .

ترس از هجوم بیگانگان از یک سو وسختگیری و فشار روز افزون خان و اطرافیان  از سوی دیگر باعث می گردید که مردم رهبری بلا منازع آنها را پذیرفته و با آنان کنار بیایند .زیرا بخوبی در یافته بودند که طغیان و سر کشی بر علیه قدرتهای حاکم نتیجه ای جز تباهی ، غارت و نابودی در پی نخواهد داشت .

جو مسموم و عدم امنیت راهها و مناطق کوچرو،عشایر را وادار می کرد که تحت رهبری شخص شناخته شده ای گرد آمده تا در صورت لزوم بتوانند در مقابل دزدان و غارتگران به موقع عکس العمل نشان داده و از دام و دارائیشان دفاع کنند و همین امر باعث می شد که کمتر مورد تجاوز و غارت واقع شوند . سرپرستی ایل بوسیله خوانین تا حدودی جلودخل وتصرف حکومتهای مستبد مرکزی را گرفته و چنانچه حکومت امری را در رابطه با عشایر لازم الاجرا تشخیص می داداین امور را  به وسیله خوانین به مرحله اجرا در آورده و حتی امرای طراز اول کشوری و لشکری بدون صلاحدید خوانین حق مداخله در امور ایل را نداشته و ما مورانی که از سوی دولت و ارتش به ایلات اعزام می شدند مستقیماً عمل نکرده و ماموریت خویش را از طریق خوانین ابلاغ و تا آنجا که آنها اجازه می دادند به رتق و فتق امور می پرداختند .

اصولاً عشایر مردمی بیسواد ،  ساده و صمیمی بو دند که به دلیل دوری از زندگی شهری و ارتباط کمتر با جوامع پیشرفته از انجام امور اداری عاجز بوده و امورات لازم از طریق خوانین حل می شد. مردم نیزبه دلیل فساد اداری حاکم بر ادارات و دوایر دولتی از این امر راضی وخشنود نیز بودند.

خوانین در دستگاههای دولتی ،اداری و قضایی کشور نفوذ داشته و چنانچه مشکلی پیش  می آمد انرا حل کرده و مردم را از درگیری با دولت و دولتیان بر حذر می داشتند.

کلانتر با شناخت کاملی که از امرای ارتش ،روئسای دوایر دولتی و قوانین کشوری داشت این امر مهم را عهده دار شده وبا توجه به منزل ثابت خود در شهر شیراز زمینه دسترسی ایالتی ها و مامورین شهری را به ایالتی های همیشه در حال حرکت فراهم می آورد.او پل ارتباطی بین ایالتی ها ی کوچر و هیئت حاکمه به شمار میرفت .

کلانتر در مقام رهبر ایل به عنوان عامل قدرتی در فارس قادر بود که از منافع ایل در مقابل سلسله مراتب قدرت حاکمه و یکجا نشینان دفاع کند .عشایر نیز با قبول رهبری بلامنازع وی از منافع چنین رهبری مقتدری بهره مند شده و خود را از شر مزاحمت مقامات ،مامورین و سیستم اداری کشور راحت کرده بودند .زیرا رهبری مقتدرانه کلانتر جلو مزاحمتهای جور واجور حکومت و هیئت حاکمه را سد کرده و احدی به خود اجازه نمی داد بدون کسب اجازه از کلانتر ایل باصری  پا را ازگلیم خود فراتر گذارد.

آخرین کلانتر ایل باصری بارها در طول مدت حکومت بر ایل باصری و اتحادیه خمسه دستگیر و زندانی گردید و درنتیجه نفوذی که در دستگاههای اداری ،قضایی وارتش داشت از زندان آزاد که نهایتاً به تهران تبعید که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به استان فارس بازگشته ودرملک خصوصی خود قصر الدشت سکنی گزید ودرسال 1359در همین منطقه کشته شد ودر عمارت شخصیش در کنار قبر دخترش دردانه ضرغامی  به خاک سپرده شد.

 


موضوعات یادداشت نظرات شما ()

نوشته :   جواد اسلامی  

ساختار سیاسی و اجتماعی ایل باصری سه شنبه 85 شهریور 28  9:49 عصر

ساختار سیاسی و اجتماعی  ایل باصری

ایل باصری به شکل سیستم سیاسی متمرکزی اداره می شد، که در رأس آن کلانتر قرار گرفته و اوامر خود را از طریق افراد خاص به ایلاتی ها منتقل می کرد . از آنجا که تک تک افراد ایل با مقام و موقعیت کلانتر آشنایی داشته و اجرای دستورات وی امری روشن و بدیهی به نظر می رسید هرکدام از ایشان می توانستند در صورت نیاز مأمور اجرای حکم کلانتر شده و فرامین وی را اجرا نمایند.

فرمانهای مکتوب یا پیغامهای شفاهی با قاصدی مورد اعتماد روانه شده و مسئولیت اجرای احکام بر عهده کدخدای طوایف و ریش سفیدان بوده و مأمورین بایستی با جواب باز می گشتند. کلانتر با موقعیت بی نظیر رهبر مرکزی و مطلق ایل به شمار می رفت .   کدخدا ها، بزرگان و ریش سفیدان مستقیماً از او دستور گرفته ودر صورت عدم دسترسی به آنان بایستی با پیغام ویا دستخط کلانتر اجرای دستور     می کردند.

با اینکه تنها مقام و مرجع رهبری شناخته شده در ایل باصری کلانتر وقت بود اما این به آن معنی نبود که وی تنها آمر و دستور دهنده باشد. چه او به هنگام مشکلات ،درگیریها و بروز اختلاف مردم را به کمک طلبیده  و با مشورت و بزرگ منشی راههای جدیدی را جستجو می کرد . در این گونه جلسات همه آزاد بودند تا نظر خود را ابراز داشته و این نظر خواهی به طبقه خاصی محدود  نمی شد . تمامی افراد ایل می توانستند طرف مشورت کلانتر واقع شده و در صورت ارائه نظریه محکمه پسندی نظرات پذیرفته شده و به آن عمل می شد.

یکی از ویژگیهای بارزی که موجبات محبو بیت کلانتر ایل باصری را در نزد عامه عشایر پدید آورده، همین امر بود.زیرا تمامی افراد ایل باصری بی هیچ مانع و گیر و بندی در صورت نیاز می توانستند کلانتر را ملاقات و مشکلات خود را با وی در میان گذارند.

به هر صورت دستورات کلانتر مطاع بود و افراد می بایستی اطاعت امر کنند.قشر بندی سنتی ایل باصری طی پنجاه سال گذشته مانند دیگر ایلات دستخوش تغییر و تحول شده و ساختار اجتماعی و سیاسی ایل به دست فراموشی سپرده شد.این تحولات با پیروزی انقلاب اسلامی سرعت بیشتری پیدا کرده وشیرازه ایل از هم گسیخته شد.

دخالت دولت مرکزی پس از اصلاحات ارضی با هدف حذف خان از ریاست ایل و به کارگیری مامورین دولتی و نماینده نظامی در ایل باعث تضعیف خوانین شده ‏اما خان با ادامه مالکیت بر دهات و مراتع تحت نفوذ خود توانست همچنان موقعیت خود را حفظ نماید .

در آمدهای حاصله از کشاورزی و دامداری پیشرفته به خوانین فرصت داد تا از یک زندگی مرفه بهره مند و در عین حال نفوذ خود را در ادارات مستحکمتر نمایند.

اما صدور پروانه مرتع داری به صورت پراکنده برای کوچ نشینان، سبب آزادی نسبی عامه مردم شده و معافیت از پرداخت مالیات سالانه که از سوی خوانین بر رعایا و ایالاتی های تحت امرشان تحمیل می شد زمینه طغیان و سر کشی عشایر را فراهم آورد، از دست رفتن مراتع ،حذف مالیات سالانه با عث تضعیف   مو قعیت اجتماعی و اقتصادی خوانین گردید.


موضوعات یادداشت نظرات شما ()

چهارشنبه 103 اردیبهشت 26

امروز:   0   بازدید

فهرست

[خـانه]

[ RSS ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

آشنایی با من

ایل و عشقِِِِِِ کوچ

لوگوی خودم

ایل و عشقِِِِِِ کوچ

اوقات شرعی

حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی دوستان



آوای آشنا

جستجوی وبلاگ من

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک

 

طراح قالب

www.parsiblog.com

تعداد   3580   بازدید